حالا نگید تو خوش شانسی و فلان و بیسار، با همه خوب بودن

ساخت وبلاگ

پروژه خرید خانه را رها کرده بودم و حالا که ترم تموم شده یک هفته ای شروع اش کردم، و با گروهی از املاکی ها روبرو شدم که تا به حال برخورد نداشتم 

و دید مرا نسبت به آنان بسیار تغییر داد: 

- مرد جوان موتور سواری که هیچکدام از خانه هایش را نپسندیدم اما مدام زنگ می زند و برای مواردی که خودم پیدا کردم راهنمایی ام می کند که این قیمتش خوبه ، اون نه محلش خوب نیس و ...

- مرد میانسالی که که تمام خانه ها را با من پیاده می آید و خاطرات محل را می گوید و انتظار آژانس ندارد 

- پسری با بازوهای تاتو شده و انگشترهای فراوان که جلو من به هر فروشنده زنگ می زند و روی اسپیکر می گذارد و برایم چانه می زند

- زن و شوهر جوانی که مدام تکرار می کنند، پول شما کاملا مناسب است و حتما برایتان خانه پیدا می کنیم!

البته هنوز هستند آن مدل کهن و باستانی که خسته نمی سوند از گفتن:نداری بیشتر روش  بذاری؟ یه مورد برات دارم محشر!

که خبر ندارن چقدر جوک براشون در توییتر ساختند و باعث لبخندم می شوند

گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 10 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 15:58