من بسیار مرگ اندیشم، می دانم که راه فراری نیست، همه در آستانه ایم
و همین دلیل لذت جویی من است
اینکه می دانم باید بروم، باعث می شود که هر لحظه ای که به خوشی نگذارد ، حیف شده باشد
غمهایم را هم کمرنگ می کند، مرگ، اینکه بدانی میمیری ، تو و آنچه که آزارت می دهد ، همه می میریم، قضیه را خیلی قابل تحمل می کند
تنها تفاوتم این است که لذتهایم اندکی عمیقتر از دیگران است
علاوه بر خوردن و خوابیدن که لذتهای اصیل و غریزی هستند
من از عطرها ، صداها ، از رنگها و ترکیب بندی فضا ، از ریتم و تعادل و توازن لذت می برم
از کتاب خوب، موسیقی دلنشین ، فیلم جذاب، تمامی هنرها
از لبخند آدمها ، از نگاه پر محبتشان
از خوبی دیدن، خوبی کردن
از رشد کردن، رشد دادن
از بودن
از زنده بودن
زندگی کردن
گیس طلا...برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 32