گیس طلا

ساخت وبلاگ

آخرین خط مشقی را نوشتم که مرداد باید می دادمش به ناشر  و الان براش ایمیل کردم

فقط دو ماه تاخیر،به معیارهای ایران حالا خیلی هم نیستا!

و برای رفع خستگی نشستم یک سریال پلیسی نگاه می کنم که تنها حسنش جنیفرشه،من خیلی صورتش را دوست دارم،یک جور زیبایی بدوی و کولی داره، عشایری حتی ،زوایای صورتش خیلی برام دلنشینه

می گم نکنه چند ضلعی هایی که تازگی ها به مدد ژل و‌ چربی در خیابون می شه دید  می خواستن شبیه اون باشن؟

گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 4 بهمن 1397 ساعت: 14:18

خسیس هستم؟نمی دونم  اما بیشتر مشکلم اینه که جستجو، انتخاب و خرید برایم مشکل است ،مصرف گرا هم اصلا نیستم ، دلبسته اشیا می شوم و اگه از وسیله ای راضی باشم تا وقتی شیره اش را بتوانم بکشم،دارمش  و بله  جم گیس طلا...ادامه مطلب
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 4 بهمن 1397 ساعت: 14:18

کلاس تاریخ هنر ١ هر کدام از بچه ها یک دوره از هنر قبل از اسلام کنفرانس را می دن،یک دانشجو بامزه ، گیج و حواس پرت دارم به اسم رعنا که همیشه خارج می زنه و از اول کلاس اصرار داشت دوره قاجار را کار کنه که گیس طلا...ادامه مطلب
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 22 تاريخ : پنجشنبه 4 بهمن 1397 ساعت: 14:18

دانشجو پیغام داده: استاد حضور داور سر جلسه دفاع ضروریه؟!

گفتم: نه بابا، احتیاجی نیست، فقط خودم و خودت می ریم سر جلسه ، بیست هم می دیم بهت!

گفت: شوخی  کردید استاد؟

!!!

گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 ساعت: 8:33

شما مرا به نام گیس طِلا می شناسید، نویسنده وبلاگی که تخیلش کرده اید و بارها  آن تخیل را برای من توصیف کرده ایدکه مرا شاد و شوخ می بینید، که مرا شجاع و متهور می شناسید ، مرا کسی می بینید که بر سرنوشت خود یله زده استو هیچکدام به ذهنتان نمی رسد که من هنوز  خواب پایان کودکی ام را می بینم کودکیی  که با برخورد راکت های سیاه به پشت خانه های سازمانی پادگان قلعه شاهین به پایان رسیدجنگ مرا از دشت  بابونه و گیس طلا...ادامه مطلب
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 ساعت: 8:33

دوستم تصادف کرده، ماشین داغون شده اما خودش خوشبختانه سالمه، به چند تا از دوستای مشترک گفتم تا جهت دلداری بهش زنگ بزنند و تمام اون دوستای مشترک پرسیدند: کی مقصر بود؟

-نمی دونم

-نمی دونی؟ چرا نپرسیدی؟

و من گیج می شم، 

همچین مواقعی رها همیشه به من می خنده و می گه: آخه واسه تو سوال ایجاد نمی شه !

واقعیت اینکه آگاهانه نپرسیدم، برفرض که اون مقصر بوده ، جز اینکه به خاطر این سوال  حس بدی پیدا کنه،  چه فایده ای داره؟

حالا دانستن این اطلاعات که تقصیر کی بوده، به چه درد من می خوره؟

گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نپرسیدم, نویسنده : 9gistelad بازدید : 39 تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 ساعت: 8:33

امروز اولین روزی است که بی کارمدر جریان تابستان پر دردسرم بودید، جستجوی خانه، ماجراهای خرید خانه در تیرماه ، درگیری با صاحبخانه قبلی که پولم را نمی داد و اسباب کشی  در مرداد ماه و فورا بعدش شهریور که جلسات دفاع دانشجوها در شهرهای مختلف و پشت سر هم  و دیوانه وارنفهمیدم کی مهر شروع شد و اماامروز اولین روزی است که من پایان نامه ای برای خواندن ندارم، دغدغه مالی هنوز هست، ضامنم نتوانست مدارکش را جور کن گیس طلا...ادامه مطلب
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 ساعت: 8:33

در ماشین سکوت است ، از چرتم بیدار می شوم، صندلی جلو نشستم، راننده سواری تهران شمال آشناست، مرا به مسافر صندلی عقب معرفی می کند و می گوید، خانم دکتر خواهر قیامت من است، نشنیده بودم این اصطلاح را ، خواهر در قیامتتعریف می کند از روستایش و کشاورزی و  کندوی عسل واقعی  که دارد، عسلی بدون شکر، خالص و از زخمها و دردهای می گوید که آن عسل درمانش می کندبعد از ردیف کردن بیماری ها با حسرتی  طنزالود می گوید: ام گیس طلا...ادامه مطلب
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : خندیدم, نویسنده : 9gistelad بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:24

همسایه روستا در زده و مرا برای جشن نوه دار شدنش دعوت می کنه، 

زن در حال صحبت می گه:  فقط اهل ده را دعوت کردیم غریبه بینمون نیست

دیدم مرا هم یکی از اهالی روستا می داند

گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نشست, نویسنده : 9gistelad بازدید : 34 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1396 ساعت: 14:01

من بسیار مرگ اندیشم، می دانم که راه فراری نیست، همه در آستانه ایم و همین دلیل لذت جویی من است اینکه می دانم باید بروم، باعث می شود که هر لحظه ای که به خوشی نگذارد ، حیف شده باشد غمهایم را هم کمرنگ می کند، مرگ، اینکه بدانی میمیری ، تو و آنچه که آزارت می دهد ، همه می میریم، قضیه را خیلی قابل تحمل می کند تنها تفاوتم این است که لذتهایم اندکی عمیقتر از دیگران است علاوه بر خوردن و خوابیدن که لذتهای اصیل گیس طلا...ادامه مطلب
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1396 ساعت: 14:01