به قرعان مجید زمان ما از ١٥ اسفند به بعد حتی خطی های دانشگاه هم نمی اومدن

ساخت وبلاگ

امروز کلی خیالپردازی کرده بودم که می رم دانشگاه و دانشجو ها نیستند و منم بر می گردم خونه و گل تو باغچه می کارم و عشق و حال

رفتم  و در نهایت خشم و حیرت من از هشت صبح تا غروب همه کلاسها حتی جدی تر از هفته قبل برقرار شد و وقتی   ساعت پنج و نیم به زور داشتم شیرفهمشون می کردم که می تونن برن و لازم نیست تا شیش بمونن، یکیشون برگشت گفت: ممنون استاد، کلاس خیلی شیرینی بود

،

،

،

جوابهای فراوانی  در زمینه فرهنگ عامه و کتاب کوچه و حتی عبید زاکانی به ذهنم رسید اما  رعایت ادب و متانت و اخلاقیات را کردم و تنها به لبخندی فروتنانه اکتفا نمودم 

،

،

،

واقعا داریم به کجا می رویم؟ 


گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 52 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 16:53