گیس طلا

متن مرتبط با «تر» در سایت گیس طلا نوشته شده است

اشاره به ویزیتی که من به دکتر روانشناسم می دهم

  • داشتم ماجرای امروز را برای رها تعریف می کردم که شخصی کاملا مودبانه به من توهین کرد و من کاملا غیر مودبانه جوابش را دادم و او هم فرار کرد از اتاق بیرون رفت بعد هم شاهد ی که در صحنه حضور داشت با حیرت گفت : بدجور زدید در برجکش، چه طور اینطور با آرامش منفجر می کنید؟ رها می خنده می گه :می گفتی داداش خرج کردم براش ! ,اشاره,ویزیتی,دکتر,روانشناسم ...ادامه مطلب

  • گاد بلس اینترنت

  • خیلی با اینستاگرام و فیس بوک حال می کنم و لازم دانستم دوباره در ستایش آنها بنویسم  فیس بوک را به دلیل ارتباط چهره به چهره با خواننده ام دوست دارم، نامشان را می دانم، از حال و روزشان با خبرم، از عروسی و عزاهایشان و شادی و غم ها ، از سفرها ی درون و بیرون  اینستاگرام را به خاطر عکس دوست دارم، در وبلاگ  و فیس بوک عکس گذاشتن عذابی است الیم و حالا در اینستا به راحتی به مدد عکسها داستانم را روایت می کنم ,اینترنت ...ادامه مطلب

  • جان من یک کم زیرپوستی تر، اینقدر برشت نیایید

  • و جام رو دارترین آدم دنیا می رسه به همکار دوازده سال پیش من که تو تلگرام پیدام کرده و بعد از یکی دو روز حال و احوال، پیغام داده : -دو تومن داری به من قرض بدی؟ -نه متاسفانه، خونه خریدم  - مبارکه، شمال جایی داری ما بریم، همه جا پر شده -!!! ,جان,زیرپوستی,تر،,اینقدر,برشت,نیایید ...ادامه مطلب

  • مضحک و دردناک که خانمهای ازدواج نکرده هم سن خودم بیشتری تبریکات را گفتند!!

  • در حیرتم از آدمهاییکه روز دختر را به من ٤٧ ساله تبریک می گننکنید اقا جان نکنیداین تبریک از  تقسیم بندی  ناجوری در ذهنتان حکایت دارد، به دوستم که بیوه است تبریک نمی گویید، به من چون ازدواج نکردم تبریک می گوید، زشت است جان مادرتان، نکنید, ...ادامه مطلب

  • حسرت انجام ندادن، خیلی دردناکتر از پشیمانی از انجام دادنه

  • خیلی غمگین کننده است می دونم،ما عادت کردیم خودمون را محور عالم بدونیم اما واقعیتش اینه که  آدمها فقط خودشون و در نهایت خانواده شون براشون مهمه و زیاد ذهنشون را درگیر بقیه آدمها نمی کنن شما کافیه محل کارت را عوض کنی، دانشگاهت تموم بشه، خونه رو جابجا کنی تا ببینی هیجکدوم از اونایی که نگران نظرشون بودی, ...ادامه مطلب

  • بعد هم پیغام داده تو چرا رفتن را به بودن با یک مرد ترجیح دادی

  • دختر برای اولین ناهار دعوت شده به خانه پسرخانه بسیار کثیف بوده و خود پسر هم، مشخص است که هیچ تلاشی  برای تمیزی خود و خانه نکرده استسپس مدت طولانی در وصف کمالات خود داد سخن داده و هیچ خبری از ناهار نبوده تا ساعت چهاربعد پسر گفته برم ناهار بخرمرفته بیرون برنج, ...ادامه مطلب

  • خیلی دختر بیشعوریه رها می دونم

  • -رها؟ من الان تو یه کافه ام که همه دارم فوتبال نگاه می کنن، چرا تو آنلاینی؟ - والیباله،باهوش من  والیبال، ببین توپ تو هوا و سالن  را می گن والیبال، تو پ رو زمین  و چمن را می گن فوتبال , ...ادامه مطلب

  • چقدر زمان بیشتری داشتیم

  • بین کتابهای ارسالی از الکساندر دوما هم کتاب بود، نمی دانم پدر یا پسراما اگر هم سن و سال من باشید بیاد می آورید سالهایی را که کتابهای چند جلدی و قطوری  در ارتباط با تاریخ فرانسه دست به دست در شهر می چرخید: غرش طوفان، بعد از طوفان ، قبل از طوفان، ژوزف بالسامو ...که فکر کنم همه را ذبیح اله من, ...ادامه مطلب

  • ولی از من شیرازی تر عاشق اونام که پیغام می دادن برای ما هم بفرست

  • بچه ها ایمیل و لینک و گروه تلگرام و حتی هدیه  فیدیو اینقدر زیاد بودن که من مدام در وضعیت  ناتوانی در جمع کردن نیش بازم هستمسعی کردم جدا جدا تشکر کنم اما احیانا کسی از قلم اگه جا مونده همین جا  اعلام می کنم که اگر وبلاگ نویسی برای ده، پونزده سال همین یه سود را داشته باشه، تمو, ...ادامه مطلب

  • و من سرخ ترین رژ لبم را زده بودم

  • عصری رفتم نانوایی روستا ، سه پیرمرد کنار دیوار نشسته بودند و زیر آفتاب گفتگو می کردند ، یک پسربچه دوچرخه اش را تکیه داده بود و با پول و پارچه اش منتظر بوددر باغ  کنار نانوایی درختان شکوفه کرده بودند  ، باد می آمد , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها