طبقه برای حمام خریده بودم و جعبه به بغل هن و هُن کنان به سمت خونه می اومدم که مردی دوان دوان به سمتم دوید و از کنارم رد شد و رفت و در همان حال با عجله و مهربانی و نگرانی گفت: خب خبرم می کردی برات بیارمش!,چرا,رفتی؟ ...ادامه مطلب
دختر برای اولین ناهار دعوت شده به خانه پسرخانه بسیار کثیف بوده و خود پسر هم، مشخص است که هیچ تلاشی برای تمیزی خود و خانه نکرده استسپس مدت طولانی در وصف کمالات خود داد سخن داده و هیچ خبری از ناهار نبوده تا ساعت چهاربعد پسر گفته برم ناهار بخرمرفته بیرون برنج, ...ادامه مطلب
تلویزیون نگاه نمی کنم در جریانید اما الان در اتاق انتظار آزمایشگاه این رسانه ( ناسزا ی مناسب پیدا نمی کنم) را می بینیم، برنامه ای است با مجری بسیار زیبا که چهار دختر صورت سوخته را آورده درباره عواطف و احساسات شون سوال می کنهکارگردان ( فحش مناسب را شما انتخاب کنید) نماهای نزدیک از مجری زیبا را کات می زند به صورت بهم ریخته آن دخترانحالا لباس مجری مشکلی، چادر دخترها مشکیازشون سوال می کنه: آیا شما به ازدواج فکر می کنید؟ , ...ادامه مطلب
خب مگه خانه هنرمندان نزدیک خیابون طالقانی نیست؟ و مگه خانه هنرمندان خودش تو یه پارک نیست؟پس می شه به همون پارک گفت پارک طالقانی دیگه نه؟یکی اینارو برای رها توضیح بده خیلی حیرتزده است از اینکه در پارک طالقانی با من قرار داشته و من رفتم خانه هنرمندان, ...ادامه مطلب