گیس طلا

متن مرتبط با «پایان جهان هستی» در سایت گیس طلا نوشته شده است

پایان

  • یک زمانی در وبلاگستان مد شده بود جملاتی که با:  نکنید آقا، نکنید شروع می شد من تجربه ازدواج را نداشتم اما بارها شاهدش بودم  و ماجرای آشنایی است برایم  شور و هیجان اولیه، ذوق ها  و برنامه ریزی ها ، چشمهای براق، دستهای در تلاطم، نگاه های محو بعد به تدریج  خنده ها کم می شود، نور چشمها خاموش می شود و در, ...ادامه مطلب

  • پس حالشو ببریم از اینکه همین یک ذره که هستیم

  • امروز انیمیشنی در تلگرام بدستم رسید درباب کوچکی زمین، با مقیاسهای تصویری و عددی نشان می داد که زمین یک سیاره در منظومه شمسی است  در کهکشان راه شیری که میلیاردها منظومه شمسی در آن است! و در کره عالمی حضور داریم که میلیاردها کهکشان در ان معلق هستند! و ما هیچ اطلاعی از بیرون این کره عالم نداریم و احتمالا از این کره  عالم ها هم فراوان باشند!و این بدین معنی است که حتما سیارات فراوانی با امکان حیات وجود دارند  اولا!دوما چند میلیون سال دیگه کهکشان اندروما به کهکشان راه شیری برخورد می کند!و سوما هاوکینگ گفته که هزار سال بیشتر برای خروج از کره زمین وقت نداریم چون یا نزدیک می شه به خورشید می سوزیم یا دور می شه یخ می زنیم!و بنابراین نتیجه می گیرمهر موضوعی که الان براتون اهمیت داره، ناراحتتون کرده، غصه شو می خورید کلا مهم نیست چون کلا خیلی ریزیم و الکی خودمونو خیلی گنده می بینیمدارم می گم حداقل سیصدهزارتا کره زمین هست و جهان های موازی و دنیای بیرون کره عالم که احتمالا قوانین فیزیک در آن معنا نداردمتوجه هستید؟ کلا مهم نیستیم , ...ادامه مطلب

  • پایان جهان

  • رها دیشب می گفت از شصت سالگی اش می ترسد، می ترسد که تنها باشد، می گوید در این سی سال عمرش مدام دوستانش کم و کمتر شده است، می گوید خودش دوستانش را کم کرده چون آدمها دارن دیوانه و دیوانه تر می شوندمی ترسید که در شصت سالگی اش  دنیا را همه دیوانه ها فتح کرده باشند...,پایان جهان,پایان جهان 2020,پایان جهان هستی ...ادامه مطلب

  • بی مسئولیتی ام به فقری که در جهانم است

  • سرمای استخوان سوز با کیسه پر از خرید  خوردنی های خوشمزه  سوسولی و شالگردن سه دور دور سرم پیچیده و دستکش و پالتو می دویدم که زودتر با خانه گرم و صندلی نرم  برسم و در حال فیلم دیدن خوشمزه ها را بخورمدر کنار سطل اشغال  سر کوچه، پسرجوانی با دستان و سری  برهنه ، اشغالها را زیر و رو می کردم، شرمساری مثل پیانو پلنگ صورتی بر سرم افتاددر کیسه جستجو کردم و بین همه آن بسته ها ی بی ارزش م  به سختی یک بسته غذای آماده پیدا کردم و به پسرک تعارف کردمنوع نگاهش به جعبه گل گلی  پیانو را دوباره محکمتر کوبیدگرفت و تشکری کرد و  من فرار کردم ,بی مسئولیتی,بی مسئولیتی شوهر,بی مسئولیتی کودکان ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها